سناریو های یوهویی و قاتی پاتی
گاهی سناریو های عجیبی به ذهنم میرسه.
امشب که تو ماشین داشتیم با بچه ها دور دور میکردیم و من داشتم به خاطر اداهای علی که امون نمیداد بهمون (از بس این بشر با همه چیز شوخی میکنه) میمردم از خنده، به این فکر کردم اگر این سکانس شروع شاد یه فیلم بود وسکانسای بعدش اتفاقای هولناکی میفتاد چی میشد؟
فیلمی که شروعش با دست زدن و شادی و خنده و تولد باشه ولی چند دقیقه ی بعدی یه جنگ اتفاق بیفته تو فیلم. مثلا یهو داعش حمله میکرد یا نمیدونم یه جنگ جدید!!
نه اینکه از منفی گرایی باشه. اما نمیدونم چرا فکر کردن به این سناریو رو دوست داشتم! از طرفی اون لحظه حس خوبی گرفتم از اینکه تو کشور امنیت هست.
حالا یه عده تون میخواین بیاین و بتوپین که کجا امنیت داریم و مشکلات اقتصادی رو بهونه کنید که باعث نا امنی شده و ...
باشه! ولی من بابت همین حس امنیت خدا رو صدهزار مرتبه شکر میکنم...
به فیلمی که با شادی شروع بشه با غم تموم بشه می گن تراژدی.
مثل سینمایی دارکوب
به فیلمی که با غم شروع بشه با شادی تموم بشه می گن کمدی.
مثل در حاشیه