من
این روز ها خیلی خودم هستم. راحت، بی تعارف. فکر میکنم خیلی وقت بود که به همچین حالی نیاز داشتم. اینکه دیگر نترسم که بقیه چه میگویند. اینکه رها حرکت کنم. واقعا به معنای کلمه برایم مهم نیست. مدت ها بود که فکر میکردم مسئول تمام ناراحتی های ملت من هستم. اما دیگر نا و حوصله ی این حس ها را ندارم. فکر کنم توانم ته کشیده و این شاید موقعیتی بود که آرزویش را داشتم. پس اینطوری است که دیگر آدم بی اهمیت میشود....
مدت ها بود که نیاز داشتم سبک زندگی ای برای خودم داشته باشم که آن حالم را خوب کند و شاید این همان سبکی بود که به دنبالش میگشتم. سبک بیخیالی. من سال ها تنها چیزی که طعمش را نچشیده بودم بیخیالی بود و حالا خوب لذت میبرم که بیخیالی یعنی چه :)
این خیلی خوبه
بهت تبریک می گم که شجاعی و خودتی